پردهی سوم: خروج از سیاهچاله
وقتی آخرین برگهی امتحان را تحویل دادم، احساس کردم از گرانش سهمگین اضطراب رها شدهام. انگار فضانوردی باشم که بعد از هفتهها سرگردانی، بالاخره به زمین بازگشته است. بیرون از سالن، آفتاب صورتم را نوازش کرد و نسیمیکه موهایم را شانه میکرد، در گوشم زمزمه کرد: «استرس امروز تعطیل است!»
دانشجویان دیگر را میدیدم که مثل آدمبرفیهای نیمهآب شده، به آرامیبه سمت کافهها میرفتند. یکی فریاد زد: «آزادی!» و دیگری با خنده اضافه کرد: «حالا وقتش است به مسائل مهم فکر کنم… مثلاً چرا جوجهها سر کلاس ریاضی نمیروند!»
پردهی چهارم: جشنِ بازسازی هویتِ فرسوده
طلسم امتحانات شکسته شده بود و حالا نوبت بازسازی خودم بود. اولین قدم، خوابیدن بود؛ خوابهایی عمیق و آرام که مغزم را از فرمولها رها کرد. روزهایم پر شد از تماشای فیلمهایی بیمعنی، بدون قهرمان یا شرور، و بدون حتی یک سوال امتحانی!
در آشپزخانه، بالاخره به غذاهای واقعی رسیدم. پیتزا، شکلات داغ، و حتی یک لیوان چای ساده، تبدیل به جشنهای کوچکی شدند که دیگر نگران ریختن نان روی جزوهها نبودم. مکالماتم هم تغییر کرد: دیگر کسی از درسها نمیپرسید. حالا حرفها از جنس زندگی بودند: مدل موی همسایه، فلسفهی حبابهای نوشابه، یا اینکه چرا پرندگان استرس امتحان ندارند!
پردهی پنجم: سندرمِ آزادی ناگهانی
اما این آزادی ناگهانی هم مشکلات خودش را داشت. مغزی که هفتهها درگیر یادگیری اجباری بود، حالا با ساعات خالی روز دستوپنجه نرم میکرد. امروز صبح، مدتها به دیوار زل زدم و به گلدان کوچکم گفتم: «خب، حالا چه کار کنم؟» اما گلدان، که هنوز از نگاههای پر استرسم دلخور بود، برگهایش را تکان داد و سکوت کرد.
تصمیم گرفتم اتاقم را مرتب کنم. در میان شلوغیها، به برگهای قدیمیبرخوردم که رویش نوشته بود: «یادداشتهای مهم!» آن را به باد سپردم و گفتم: «بادِ آزادی، این را هم با خودت ببر!»
پایان خوش، با کمیشوخی و شکلات
زمستان هنوز ادامه دارد، اما سرمای امتحانات تمام شده است. حالا دوباره میتوانم طعم زندگی را بچشم. موسیقی بیمعنیای از بلندگو پخش میشود، شکلات داغ در دستم است و کتابهای درسی در قفسهها قول دادهاند تا چند ماه دیگر سکوت کنند.
البته، وعدههای دروغین شروع شدهاند: «این بار از اول ترم، منظم درس میخوانم!» اما مهم نیست که این وعدهها چقدر زود فراموش شوند. مهم این است که امروز زندگی دوباره خوشطعم شده، و هیچچیز نمیتواند لذت این آزادی را خراب کند.